توافق نهایی جامع با 1+5 ؛ ممکن یا متناقض؟!
توافق ایران و 1+5 بر سر برنامه " اقدام مشترک " اگرچه اولین توافق میان ایران و مدعیان غربی نیست اما به نظر می رسد اولین توافق طی 10 سال گذشته بر سر مسائل هسته ای ایران باشد که طرفین مذاکره درآن متعهد می شوند اقدامات اعتماد سازی را برای حل وفصل موضوع انجام دهند.
صرف نظر از اینکه اساسا غرب از طرح مساله ی هسته ای چه اهدافی را دنبال می کند ویا اقداماتی که به بهانه آن انجام داده تا چه اندازه قانونی بوده است، نفس مذاکرات اخیر و توافق امضا شده حائز اهمیت بسیاری است.نکته ی قابل تامل از پس این توافق ، بهره برداری طرفین مذاکره از این برنامه است.در حالی که تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی ایران از موفقیت در استیفای حقوق خود سخن می گوید ، غرب نیز به ویژه ایالات متحده امریکا از موفقیت در توقف گسترش برنامه ی هسته ای ایران و ممانعت از دستیابی این کشور به سلاح هسته ای حرف می زند.خوشحالی مردم ایران از یک سو در تناقض است با آنچه که غرب از آن با عنوان " متقاعد کردن ایران برای پایبندی به تعهدات بین المللی " یاد می کند.
با نگاهی به متن توافق می توان بهتر و دقیق تر تحلیل کرد که این توافق مثبت بوده یا خیر؟ آنچه مسلم است این است که این توافق برای مابه عنوان متهم پرونده ی هسته ای و شاکی پرونده ی تحریم ها ، هم نقاط مثبتی وجود دارد و هم نقاط منفی.اما آیا برایند نقاط منفی و مثبت نیز مثبت است؟
ازنکات مثبت این توافق علی رغم ادعای امریکایی ها این است که 6 کشور توافق نامه ای را امضا کرده اند که در آن حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شده است.اگرچه لفظ غنی سازی ذکر نشده است، لکن دربند تعهدات ایران آمده است:"ایران اعلام می کند که برای این دوره ی 6ماهه ، اورانیوم را به سطح بیشتر از 5درصد غنی سازی نکند." بسیار واضح است که امضای چنین بندی به معنای پذیرش حق غنی سازی ایران است.
در مقابل نیز تعهد طرف غربی بر عقب نشینی از بخشی از تحریم ها نظیر پتروشیمی ، طلا و فلزات گرانبها و خودرو ، و عدم صدور قطعنامه های تحریم بین المللی ، اروپایی و امریکا نیز دستاورد مهمی است.
اما نگاهی موشکافانه تر و به دور از دیدگاههای رسانه ای ، ضمن ارج نها دن به تلاش های دیپلمات های توانمند ایرانی،نشان می دهد این توافق نتیجه ای که موجب شود مانند برخی از روزنامه ها دامن از کف بدهیم ، نداشته است.البته توفیق به دست آمده موجب خوشحالی است اما نه به اندازه ای که ساده لوحانه آن را پایان پرونده هسته ای بدانیم.
در نگاه کلان و در سطح استقلال ملی، اگرچه تا اخر عقب ننشستته ایم ، لکن از حق مسلم خود که طبق معاهدات بین المللی از جمله معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای است ، به بهانه زورگویی برخی قدرتهای غربی کوتاه آمدیم.البته مساله ی هسته ای فی نفسه شاید از چنین اهمیتی برخوردار نباشد لکن به دلیل اینکه به یکی از مسائل ملی تبدیل شده است ، کوتاه آمدن از حق قانونی ناخوشایند است.اگر جمهوری اسلامی به صورت غیر قانونی و خارج از پادمان های آزانس بین المللی انرژی اتمی و NPT دست به اقدامی می زد شایسته ی عقب نشینی بود، نه اینکه علی رغم عمل به قانون مورد تحریم های غیر قانونی قرار گیرد.
اگرچه سیاست تهاجمی از ایران اسلامی انتظار می رود؛با این حال سیاست تدافعی دولت برای حل مشکلات ، شایسته ی سرزنش نیست.درواقع جمهوری اسلامی امتیازی به غرب داد که در ازای آن در گام نخست امتیاز ویژه ای دریافت نکرد.به هر حال به نظر می رسد منظور نظر دستگاه دیپلماسی دادن امتیاز برای گرفتن امتیازات اساسی در توافق جامع و نهایی است.
اگر گفته می شود امتیاز ویژه ای نگرفتیم از متن توافق مشهود است.اینکه هیچ کدام از تحریم ها لغو نشده اند بلکه تنها به تعلیق آنها اشاره شده است.یا اینکه "آزاد سازی سرمایه های نفتی بلوکه شده تا سقف مشخصی" نیز روشن نیست و البته "محدود" است.
پیشتر پیدا بود که طرفین در گامهای کوچک و کوتاه مدت می توانند به توافق برسند لکن در گام های بزرگ و اساسی اختلافات بسیار زیادتر است.چنانکه پیشتر در برآورد های خوشبینانه هم توافق کوتاه مدت منتفی نبود.
نکته ی اساسی تر در این توافق نامه که ریزبینی بیشتری را می طلبد ، و مانع از نگاه عوامانه است ، توافق جامع نهایی است.به ظاهر و تا اندازه ای در حاق واقع بندهای عناصر گام نهایی هوشیارانه تنظیم شده است.لکن ابهاماتی وجود دارد که رسیدن به توافق نهایی را با تردید جدی مواجه می کند.
در بند سوم از بخش "عناصر گام نهایی راه حل جامع" آمده است:"به طور همه جانبه تحریم های هسته ای شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریم های چندجانبه و تحریم های ملی را برداشته و..." ؛ این بند به تنهایی می تواند مشکل ساز باشد.آیا ایالات متحده امریکا که از 34 سال پیش ایران را در لیست تحریم ها قرار داده است می پذیرد که تمامی اهرم های فشار را از روی دشمن دسته اول خود بردارد؟آیا نگرانی هایی که در بند پنجم در خصوص تاسیسات اراک بدان اشاره شده است، بیشتر نمی شود؟آیا نگرانی های جدید مطرح نمی شود؟ یا برنامه غنی سازی که در بند چهارم ذکر شده است ، آیا حق غنی سازی در سطح 20 درصد را به ایران باز خواهد گرداند؟
سرسختی کشورهای 1+5 در این توافقات ناچیز ، نشان از سرسختی بسیار بیشتر بر سر گسترش فعالیت های ایران دارد.چه آنکه توافق نهایی متضمن برداشتن تمامی اهرم های فشار و حربه های غرب است.باور این نکته که غرب در آینده در ازای امتیاز نگرفتن ، تمامی تحریم ها را لغو می کند نیز ساده انگارانه است.با این وجود سوالی که مطرح است این است که جمهوری اسلامی ایران چه تعهدی در ازای این اقدام غرب باید بدهد؟ حتی اگر ایران متعهد شود که مثلا طی 5 سال فعالیت های خود را در سطح همین توافق نامه نگهدارد،آیا این به معنی توقف برنامه های آینده ی هسته ای نیست؟ آیا این به معنی غیرمجاز بودن هر گونه پیشرفتی نخواهد بود؟ اینگونه ابهامات است که موجب می شود آینده ی توافق جامع نامعلوم و تا اندازه ای تاریک به نظر برسد.از سویی رژیم صهیونیستی که به خود اجازه می دهد مدام ایران را تهدید کند و همین توافق کوتاه برد را بر نمی تابد ، قطعا در آینده ی توافق نقش بیشتری خواهد داشت.
به عقیده ی نگارنده اگرچه "در دنیای سیاست هیچ چیز بعید نیست" ، لکن رسیدن به توافقی که متضمن بازی "برد- برد" باشد ،از اساس ممتنع است.اگر توافقی هم صورت بگیرد ناگفته پیداست که تردیدهای بزرگی در عملی شدن آن وجود دارد.این تنها بخشی از مساله است و اقدامات موازی غرب را نیز نباید از نظر دور داشت.باز کردن پرونده های جدید از نوع حقوق بشر ، حمایت از گروه های مقاومت در منطقه ، پیشرفت های موشکی ، مسایل امنیتی ، دموکراسی و... هر کدام می تواند مستمسکی برای غرب باشد تا فشار های خود را بر جمهوری اسلامی که با او درگیری مبنایی دارد ، ادامه دهد.
ناکامی در مذاکرات آتی با توجه به تغییر تدریجی موازنه قدرت در منطقه و جهان ممکن است نتایج غیرمنتظره ای نیز به وجود آورد.درواقع نه ایران و نه غرب طبق دکترین سیاست خارجی خود ، بیش از این نمی تواند کوتاه بیاید.در این راستا هوشیاری سیاسی ایجاب می کند جمهوری اسلامی ایران نقش خود را در بازی در عرصه های دیگر به خصوص منطقه افزایش دهد تا بتواند به جای هزینه دادن از منافع ملی ، از مهره های سیاست خارجی استفاده نماید.ایران باید با سیاست تهاجمی وارد میدان شده و خود را برای مبارزه ی بزرگ آماده کند.اتخاذ استراتژی درست و پیش بینی هوشمندانه و واقع بینانه از مذاکرات آتی هسته ای گام نخست برای گذر قدرتمندانه از پیچ تاریخی است.
پی نوشت: این متن روز پس از امضای توافق نامه نوشته شده است و ناظر به حوادثی که در هفته های اخیر اتفاق افتاده نیست فلذا به آن موارد اشاره نشده است.
برچسبها: سیاسی, تحلیل, مذاکره, سیاست خارجی
