گیج نباش!

همه خوشحالیم! انگار استخوان در گلویمان گیر کرده بود.بعضی به سختی تحمل می کردند و بعضی از روی اینکه "حالا بخاطر آقا تحمل می کنیم.حتما حکمتی دارد"! و حالا هم که مجوز صادر شد همه با هم پریدیم بالا و از شوق در پوست خود نمی گنجیم.بعد هم هی این طرف و آن طرف تحلیل می کنیم و خردمندانه بودن این تصمیم را از ظن خود تحلیل می کنیم! یعنی آقا واقعا مجوز داده تا ما بر سر میز با شیطان مذاکره کنیم؟! مگر خود ایشان همین چند ماه قبل یعنی بهمن سال گذشته نفرموده بودند امریکایی ها می خواهند با نشاندن ما بر سر میز مذاکره به همه بگویند که آنچه انقلاب اسلامی شعارش را می داد پوچ بود و انقلاب اسلامی از شعارهایش برگشت؟ مگر علت مخالفت با مذاکره سوء استفاده غرب نبود؟مگر دعوای ما دعوای مبنایی نبود؟

ای بابا! بس کنید.حالا مگر نرمش قهرمانانه الزاما به معنی مذاکره است؟  اصلا مگر شما آقا را حکیم و فرزانه نمی دانید؟ آری حکیم و فرزانه است.ولی من گم شده ام. نمی دانم چرا فکر می کنم این شبیه همان جام زهر است!جریان تحمیل گری که فتنه صفین را براه انداخت و امام (ره) را مجبور کرد جام زهر را سر بکشد! همان جریان تحمیل گری که چند سال قبل به آقا پیشنهاد کرده بود جام زهر مذاکره با امریکا را ! حالا همان ها که اطراف دولت می چرخند... نمی دانم.

نمی دانم چرا به این فکر می کنم که چرا اینها را آقا در جمع پاسداران انقلاب اسلامی فرمودند؟چرا مدام از نرمش قهرمانانه و از ارزشهای سپاه می گویند؟ چرا اشاره کردند به اصطلاح "نرمش قهرمانانه" ای که سالها پیش خودشان درباره "صلح امام مجتبی(ع)" طرح کرده بودند؟ و هیچ قضاوتی نمی کنم چون نمی دانم این به معنی فرار سرداران دیپلماسی به سمت معاویه است یا آن قدر آقا تنهاست که مجبور می شود جام زهر را سر بکشد یا کسی عمق سیاست خارجی انقلاب اسلامی را نمی فهمد یا هنوز عده ای ساده لوحانه به دشمن می نگرند یا...نمی دانم.

شاید هم من داریم اشتباه می کنم.و ای کاش اشتباه کنم.نمی دانم خوابم یا بیدار.نمی دانم همه ما خوابیم یا بیدار! می ارزد؟ نمیدانم.من دیپلمات نیستم! کاش انقلابی بودم." تا تَظلمون و لا تُظلمون"! شاید هم باید صبر کنیم.آری آقا که اشتباه نمی کند.ما آماده می ایستیم پشت دیپلماسی نرمش قهرمانانه.ما می ایستیم و اگر دشمن رندی کرد مچش را خواهیم گرفت و اگر کشتی گیر ما رو دست خورد کمکش می کنیم تا بداند با حکمت و منطق نمی توان دشمنی را که "زبان منطق نمی فهمد" رام کرد.

و دعا می کنم برای دشمن که کار به "ما" نیفتد.چون ما از جنس دیپلماسی نیستیم؛ از جنس انقلابیم!


برچسب‌ها: امام خامنه ای, سیاسی, جمهوری اسلامی, امریکا



به قلم "هدهد" در شنبه سی ام شهریور ۱۳۹۲ساعت 13:53  | 


 مناظره

- بیا! رهبر هم که مجوز داد.یعنی ایشونم می دونه که ما الان باید حرفای جهان سومی رو کنار بذاریم.دیدی ما به نظر رهبری نزدیک تریم؟!

- مگه رهبری موضعی غیر از مواضع قبلیشون گرفتن؟ آقا همیشه انقلابی بودن الانم هستن.

- نرمش یعنی چی؟ نه! یعنی چی؟

- کامل بگو! "نرمش قهرمانانه"!

- چه فرقی می کنه.مهم اینه که ما مجبوریم با امریکا کنار بیایم.باور کنیم امریکا ابر قدرته و کاری نمی تونیم بکنیم جز اینکه بریم زیر پرچمش!

- همین؟! به همین سادگی وا دادی؟ اتفاقا خیلی هم فرق میکنه. آقا یه جمله درباره نرمش قهرمانانه گفتن ولی کلی مثال و دلیل آوردن که نباید دشمن بودن دشمن از یادمون بره!چرا شما همیشه به خصوص تو روزنامه ها و سایتاتون فقط اون بخشی که مد نظرتونه رو تیتر می کنید و می نویسید؟

- شما هم این کارو می کنید! همه این کارو می کنن.هرکس برای بیان نظر خودش روزنامه می زنه.اما درباره دشمن راست میگی ولی وقتی امریکا دست دوستی دراز کرده چرا ما دستشو پس بزنیم؟ مگه نمیگی امریکا خودش رابطه رو قطع کرد؟ خب حالا هم خودش اومده عذرخواهی!

- تو به این میگی عذر خواهی؟ اصلا به نظر تو ابرقدرت چرا باید بیاد از یه کشور به قول تو جهان سومی عذرخواهی کنه! البته اگر عذرخواهی ای وجود داشته باشه؟

- برای حس بشر دوستانه، برای نفی خصومت و خشونت.برای صلح.برای دموکراسی!

- یعنی واقعا تو فکر میکنی امریکا اینقدر دلسوز ما شده؟یعنی اینقدر ساده ای؟

- من ساده نیستم.شما دارید سختش می کنید.امریکا متوجه بعضی اشتباهاتش شده.حالا وقتشه ما متوجه برخی اشتباهات بشیم.

- ما اشتباه نکردیم!

- همین دیگه.شما نمی خواین اشتباهاتتون رو ببینید.فکر می کنید معصومید و عقل کل! همه اشتباه می کنن جز شما! هیشکی هیچی نمی فهمه جز شما!

- عزیز من! من که نگفتم ما عقل کل ایم.فقط می گم ساده به قضیه نگاه نکن.این دست دوستی کجاست؟ فقط اوباما گفته مساله هسته ای ایران راه حل دیپلماتیک داره! این کجاش دست دوستیه؟ وقتی میگه برای رفع نگرانیِ"ما" ، یعنی امریکا باید مذاکره کنیم؟ وقتی بلافاصله تو همون مصاحبه میگه "البته این به معنای این نیست که امریکا به ایران حمله نمیکنه"! این دوستیه؟ چقدر تحریم ها رو لغو کردن؟اصلا چرا تحریم گذاشتن؟ برای فشار بر دولت؟یا برای فشار بر ملت؟ عزیز من قصه به این سادگی نیست بگو خب!

- تو انتظار داری ابرقدرت بیاد برای یه کشوری که گیر کرده تو اقتصادش ، خم و راست بشه؟ خب معلومه اینکارو نمیکنه.اگر ایران ابر قدرت بود، به این سادگی کوتاه میومد؟

- خب ما هم واسه همین میگیم اعتماد نداریم! ابر قدرتی که استاد 28 مرداد رو بعد از 60 سال منتشر می کنه و یه کلمه عذرخواهی نمیکنه، تحریم فلج کننده می کنه، تهدید نظامی میکنه، چه سودی می بره از اینکه بیاد با ایران جهان سومی به قول تو گیر کرده تو اقتصاد ، مذاکره کنه؟

- تو بگو چه سودی می بره؟

- سودش در اینه که میتونه انقلاب اسلامی رو زمین بزنه!

- برو بابا! دیدی جهان سومی هستی؟حتی اطلاعاتت کمه! امریکا کره شمالی و کوبا و چند تا کشور دیگه رو هم تحریم کرده.

- من کارم مطالعه روی امریکاست.بله اونا رو تحریم کرده ولی هیچ از خودت پرسیدی چرا از اونا نمی خواد مذاکره کنن؟تازه کره شمالی آزمایش هسته ای کرده و خودش هم تمایل به مذاکره داره!

- آخه اگه قصدش زمین زدن جمهوری اسلامی باشه که نمیشینه مذاکره کنه! کی تا حالا با مذاکره دچار فروپاشی شده؟ مگه شما با 1+5 مذاکره نکردید؟ فروپاشیدید؟

- مشکل همینه.امریکا قصد زدن جمهوری اسلامی رو نداره! قصد زدن انقلاب اسلامی رو داره.یعنی درگیری ما درگیری مبنایی و ایدئولوژیکه! بحث اصلا انرژی هسته ای نیست.اون روزی که ما انرژی هسته ای نداشتیم چرا تحریممون کردن؟28 مرداد چرا علیه منتخب ملت کودتا راه اندااختن؟ تازه اونم مصدقی که فکر می کرد امریکایی ها خیرخواه هستن و به همین دلیل از انگلیسی ها به امریکایی ها پناه برده بود.دیگه تحریم می کنی،تهدیدت واسه چیه؟چرا از شاهی که مردم انداختن بیرون حمایت کرد؟ پسر تو دانشجویی، یه ذره فکر کن رو این تاریخ.خیلی هم با پررویی اعتراف می کنن!بعد تو میگی خیرخواه هستن و بیان مذاکره؟

- خب دعوای با شوروی هم دعوای ایدئولوژیک بود.اون زمان که باهم مینشستن مذاکره میکردن و متحد بودن فرونپاشید.وقتی جنگ سرد شد و روابط مکدر شد فروپاشید.مث بلایی که داره سر ما میاد.

- اولا به نظر من تضاد امریکا و شوروی ایدئولوژیک به معنای حقیقی نبود.امریکا و شوروی هردو نگاه مادی داشتن.لیبرال سرمایه داری و سوسیال سرمایه داری با هم درگیر بودن.تازه امپریالیسم ناشی از سوسیال سرمایه داری خطرناک تر بود.زودتر هم فروپاشید.ثانیا این ماییم که داریم از یه نوع جهان بینی غیر مادی حرف میزنیم و این اونا رو وادار به دشمنی با ما میکنه! ثالثا ما دشمن استکباریم.این ایدئولوژی ماست.بنابراین نمی تونیم بگیم ما از مرگ بر امریکا برگشتیم و حالا با امریکا دوست شدیم.آسودگی ما عدم ماست!

- خب اصلا چرا گفتید مرگ بر امریکا که حالا بمونید تو حرفی که زدید!

- مرگ بر امریکا در نگاه ما مرگ بر مردم امریکا نیست، مرگ بر کشور امریکا هم نیست.حتی من میگم مرگ بر دولت امریکا هم نیست! مرگ بر امریکا یعنی مرگ بر امپریالیستی که اجازه نمیده هیچ مستضعفی رشد کنه.منتها نماد و گنده شون الان نظام امریکاست.یعنی مرگ بر گرگ های میش نمایی که همه گوسفندا رو برای منافعشون لت و پار میکنن! به نظر من این کاملا انسانی و عقلانیه! مردم در مقابل شاه واستادن در سطح کشوری، لازم دونستن در برابر امپریالیسم هم واستن در سطح بین المللی!

- ولی وقتی زورش رو نداری و پولش رو نداری بهتره بتمرگی سر جات و از اولدورم بولدورم اضافی خودداری کنی!

- مشکل همینه، تو نگاه ما تغییر درون زاست. میشه بدون زور و پول هم تغییر کرد.ما تو انقلاب کردیم و شد.نه پول بود و نه زور.مشت بود و خشم و عزم برای تغییر و ایمان! چیزی که امریکایی نمی تونن درک کنن و واسه همین مجبور شدن به یه کشور جهان سومی که تو اقتصادش گیر کرده ،پیشنهاد مذاکره بدن!

- 35سال گذشته ، خسته نشدین از این همه شعار؟ بابا تا کی میخواین مردم رو گرسنه نگهدارید؟ شکم گرسنه دین و ایمون نداره! بالا برین پایین بیاین شما در قد و قواره امریکا نیستید.امریکا ده تا اقتصاد ایران رو می خره و آزاد میکنه! ما الکی دلمون رو خوش کردیم به این شعارا!

- یه چی میگم خوب روش فکر کن! منصفانه...باشه ما شعار میدیم.ولی یه نگاه بکن ببین اولا کجا بودیم و الان کجاییم.پیشرفت های علمی رو اینقدر گفتن که دیگه من نمیگم.الان حرف ما رو فقط ما نیستیم که میزنیم.تقریبا تمام کشورهای اسلامی دارن می زنن.تو جنگ فقط یه کشور از ما حمایت کرد ولی حالا تو دنیا با این همه تبلیغات علیه مون ببین چند تا کشور حامی مان؟ اول انقلاب کارتر ما رو خواست تنبیه کنه و روابط رو قطع کرد، ولی حالا بال بال میزنه و تبلیغات میکنه برای مذاکره! این چی رو میرسونه جز اقتدار، چی رو جز پیروزی می رسونه؟چرا ما باید از اینها دست بکشیم.البته بگما ما حتی اقتصاد بیمار ایران رو هم ناشی از پیروی از اقتصاد سرمایه داری غرب میدونیم.باید تلاش کنیم این ضعف رو هم پوشش بدیم.درد ما این نیست که بخوایم قپی بیایم.درد ما اینه که این نگاه قلدر مآبانه پاک بشه.مگه ما اول انقلاب به سفارت حمله کردیم؟منظورم دقیقا روزای اوله.امام هم تو پاریس گفت اگر امریکا در کارهای ما دخالت نکنه ما روابط تجاری خواهیم داشت.ما با استکبار اساسا مشکل داریم ولی اول انقلاب که اوضاع به هم ریخته بود، چرا امریکا از شاه حمایت کرد؟ بعد که معلوم شد جاسوسی میکنن دانشجوهایی مث من و تو ریختن و گرفتن.بعدشم جاسوسی بیشتر لو رفت.تازه قرارداد بستیم و ما با حسن نیت گروگانا رو تحویل دادیم ولی اونا نارو زدن.تو جنگ هم از صدام حمایت کردن.اینا چیزاییه که خودشون هم اعتراف کردن.الی ماشاءالله هم سند وجود داره.حالا با یه همچین قلدری بشینیم سر میز مذاکره که چی بشه؟از کجا معلوم ما مثلا تعلیق 20 درصد رو انجام بدیم و اونا تحریم رو لغو نکنن! این دشمن از اساس با ما مشکل داره! حالا تو برو مذاکره کن!

- من هنوز جواب سوالام مونده!


برچسب‌ها: جمهوری اسلامی, امریکا, سیاسی, مناظره



به قلم "هدهد" در جمعه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 14:13  | 


 ملاحظات ج.ا.ا در قبال "کنش،نرمش و نمایش" امریکا برای مذاکره

...جیم والش کارشناس مسائل امنیت بین الملل و پژوهشگر برنامه مطالعات امنیتی وابسته به موسسه علوم و تکنولوژی (ام. آی. تی) و نماینده سابق کنگره ایالات متحده در این رابطه می گوید:"  انتخاب آقای روحانی مولود فرصتی جدید برای پشبرد برنامه هسته ای ایران و در نگاه کلان تر رابطه میان ایران و امریکا است. با اینهمه اختلاف های بنیادی میان تهران و واشنگتن وجود دارد که بر این اساس، بالابردن سطح توقعات و تقویت این گمانه زنی که همه چیز به شکل معجزه آسا تغییر خواهد کرد اشتباه بزرگی است"...

برای مشاهده مقاله  روی ادامه مطلب کلیک کنید


برچسب‌ها: جمهوری اسلامی, امریکا, سیاسی, تحلیل
ادامه مطلب



به قلم "هدهد" در چهارشنبه بیست و هفتم شهریور ۱۳۹۲ساعت 8:33  | 


 استقبال از طرح روسیه ؛ عقب نشینی یا دورخیز؟!

با وجود نشانه های فراوان از عزم جدی کاخ سفید برای حمله به سوریه ، اوباما در چرخشی ناگهانی از طرح روسیه برای نظارت بین المللی بر تسلیحات شیمیایی سوریه استقبال کرد.در واقع اوباما از میان گزینه های باختی که وجود داشت ، کم هزینه ترین و معقولانه ترین آن را انتخاب کرد.تعلل اوباما در آغازکردن حمله نظامی ، نشانگر این بود او به دنبال فرصتی است تا از باخت سنگین (شکست خفت بار در جنگ نظامی) به سوی باخت سبک (ناتوانی از عملی کردن ادعاهایش) بگریزد.این فرصت پس از اقدامات گسترده دیپلماتیک ایران و روسیه به عنوان حامیان اصلی سوریه ، با پیشنهاد روسیه فراهم شد.استقبال عمومی همه طرف ها از این پیشنهاد ، احتمال حمله نظامی را کم رنگ کرد؛هرچند اوباما خارج شدن حمله نظامی از دستور کار را منوط به عملیاتی بودن و واقعی بودن خلع سلاح شیمیایی سوریه دانسته است.

اوباما چنان که پیش بینی می شد ، عقب نشینی گام به گام را در پیش گرفت اما این عقب نشینی حامل پیام هایی برای فعالین عرصه سیاست بود.در نظر کارشناسان سیاسی ضعف امریکا در این عقب نشینی بیش از هرچیز خودنمایی می کند. پلیس خود خوانده دنیا با ضعف منطقی که دارد ابتدا از تهدید به توسل به زور استفاده می کند و با شکست در جنگ روانی به گزینه های سیاسی و صلح آمیز می اندیشد.ابتکار عمل سیاسی در ایالات متحده امریکا روز به روز ضعیف تر می شود و آینده ای تاریک را برای این ابرقدرت بین المللی رقم خواهد زد.صرف نظر از این مساله ، فروکش کردن آتش جنگ طلبی ، مشکلاتی برای امریکایی ها به وجود می آورد و البته مزایایی نیز دارد.

از جمله مشکلاتی که با این تغییر ناگهانی برای امریکا ایجاد می شود ، شکستن تابوی تهدید و ارعاب است.چراکه حوادث اخیر ناتوانی دولت امریکا را در مدیریت جامعه جهانی و افکار عمومی نشان داد.انصراف از حمله تنبیهی برای مجازات اسد ،به معنی گسترش پیروزی های او و شکست گام به گام معارضین سوری بوده و موجب سرخوردگی ترکیه ، عربستان و قطر می شود.همچنین پیروزی های پیاپی ارتش اسد در جبهه داخلی و درگیری ها و اختلافات میان گروههای معارض ، پایه های حکومت اسد را مستحکم تر کرده و این تهدیدی برای رژیم صهیونیستی است.علاوه بر این جمهوری اسلامی نیز می تواند مانور قدرت بازدارندگی و دیپلماسی خود را به رخ دشمنانش بکشد.

اما در ازای این مشکلات ، مزایایی هم برای امریکا وجود دارد که در صورت وقوع جنگ نخواهد بود.امریکا می تواند امتیاز مثبت "ژست صلح طلبانه" را برای خود ذخیره کند.همچنین می تواند قدرت خود را به عنوان تصمیم گیرنده نهایی در مسائل بین المللی و به مدد تبلیغات رسانه ای تا حدودی حفظ کند.شاید پرسیده شود چگونه ممکن است عقب نشینی امریکا هم نقطه قوت و هم نقطه ضعف او باشد؟ پاسخ این است که در دید ساستمداران ، این عقب نشینی ناشی از ضعف امریکا در تصمیم گیری و کنترل بحران است اما در دید افکار عمومی و رسانه ها می تواند ناشی از صلح جویی این کشور تلقی شود.

مزیت مهمتری که می تواند کاخ سفید را به سمت خارج کردن حمله نظامی از دستور کار سوق دهد ، امیدواری به مذاکره با تهران است.با توجه به نگاه مثبت غرب نسبت به "حسن روحانی" رییس جمهوری اسلامی و ابراز تمایل دولت جدید برای حل و فصل مناقشات ، ایالات متحده می تواند با صرف نظر از حمله به متّحد استارتژیک ایران ، او را برای نشستن بر سر میز مذاکره ترغیب کند.هیچ تردیدی در این نیست که مذاکره با ایران، منافع بیشتری برای امریکایی ها دارد تا آنکه بخواهند با جنگ ، نظر هم پیمانان منطقه ای و معارضین سوری را جلب کنند.تنها نشاندن ایران بر سر میز مذاکره است که می تواند بر سرخوردگی متحدان منطقه ای امریکا ترجیح یابد.

در این میدان جمهوری اسلامی ایران باید با اتخاذ تصمیمات درست در عرصه دیپلماسی و رسانه ای ، بازیگر اصلی صحنه بین المللی و بلکه صحنه گردان آن باشد.شیوه دیپلماسی صلح آمیز ایران در حل بحران سوریه ، به رغم امریکا ، می تواند نقش تعیین کنندگی را برای ایران تامین کند.اقتدار ایران در ورود به صحنه، با سنجش حسن نیت طرف امریکایی پیش از هرگونه مذاکره ، خشت اول برای برجسته تر شدن نقش ایران در منطقه و جهان است.هرچند در نفس مذاکره با امریکا ملاحظات جدی و مبنایی وجود دارد.

کوتاه سخن آنکه تصمیم اوباما برای تعلیق حمله نظامی ، بیش از عقب نشینی ، به یک دورخیز برای مذاکره با ایران شبیه است.بنابراین انتظار می رود دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی نیز تدابیر هوشمندانه ای در این زمینه اتخاذ کند.چراکه ممکن است این دورخیز نه فقط برای مذاکره بلکه برای حمله ای گسترده تر باشد.


برچسب‌ها: سیاسی, تحلیل, امریکا, ایران



به قلم "هدهد" در یکشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۲ساعت 8:36  | 


 پیامک

- چه خبر از جنگ؟

- فعلا خبرا ضد و نقیضه.مدیر کاخ سفید میگه مدارک خیلی جدی نیست ولی فضای اندیشکده ها و رسانه های امریکا از جنگ دفاع می کنن.به نظر حمله ی سه روزه قطعیه.بستگی به واکنش سوریه و ما داره!

- جنگ سه روزه که براشون بدتره!

- برا کی؟چرا؟

- برا امریکا.چون مطمئنا با جنگ سه روزه نمیتونه شرایط سوریه رو به نفع خودش تغییر بده ، از طرفی ایران هم قوی تر از قبل میشه

- خوبه نسبتا خوب تحلیل می کنی.امریکا تنها چیزی که میخواد تو سوریه تغییر بده توازن قدرت تو جنگ داخلیه.اسد رو میکوبه که معارضه از فرصت استفاده کنه.قصدش شکست دادن اسد نیست.اونجا شلوغ باشه به نفع اسراییله! 1
2 چرا ایران قوی تر میشه؟

- چون ایران سوریه رو همه جوره پشتیبانی میکنه و اگه خود بشار و اطرافیانش سوتی ندن،بشار تضعیف نمیشه بلکه مثل قضیه ی حزب الله و جنگ 33 روزه میشه

- بله البته نتیجه گیری ت درسته منتها ممکنه اینقدر ساده نباشه.مستقیم وارد شدن ایران و یا حتی حزب الله زمان جنگ رو طولانی تر میکنه! و طولانی تر شدنش شاید امریکا رو مجبور کنه برای جمع کردن افتضاحش،به یه افتضاح بزرگتر دست بزنه.خصوصا اگه سوریه جبهه جولان رو بازکنه! یعنی پای اسراییل رو به جنگ باز کنه!

- آره میدونم خیلی پیچیده ست.نظر تو چیه؟

- نظری ندارم! :-)
 من دوست دارم که امریکا منصرف بشه چون به نفع همه ست.ولی اون با من کاری نداره و شواهد میگه عزمش جدیه.جنگ تمام عیار بعیده شکل بگیره چون اسراییل زیر تیغه.با اینحال احتمال وقوع تحلیل تو زیاده!

- ولی یه چیزی اون ته مهای دلم میگه جنگ میشه و بدجور جنگ میشه و دعا میکنم که تنها اگه این جنگ از ملزمات ظهوره اتفاق بیفته و الا نشه.

- هرچی خدا بخواد.بالاخره لشکر سفیانی باید تا عراق و عربستان بره! البته با ورود سید خراسانی(هرچند دیر تر از بقیه ی یاران مث سید یمانی) شامات فتح میشه و قبل از آقا ایرانیا به اونجا میرسن!
عصر ظهور عصر فتنه هاییه که به نفع اسلام تموم میشه.باید ما قدرت بگیریم که آقا دلش خوش باشه.شاید این ماجرا و شاید ماجراهای دیگری آغاز عصر خدا باشه!

- کم کم دارم میترسم!

- از چی؟

- از خودم و حال و روزم!

- موجی که ظهور ایجاد میکنه همه رو باخودش می بره.خیلی حال میده که آدم غرق بشه.منتها اونی که شنا بلده و ماهی دریا باشه بیشتر برد کرده.چه رسد به مروارید ها!

- خوب بلدی حرف بزنی، تو میدون عمل چی؟چند مرده حلاجی؟!

- من هیچی ندارم.فقط میدونم نهایتا جلبک دریا میشم!

- میدونی خریت (البته با عرض پوزش) من و تو چیه؟

- چی؟

- اینکه میدونیم هیچی نیستیم و بازم خودمون رو زیاد می بینیم.
میدونیم هیچی نیستیم و بازم قدمی بر نمیداریم.

- میدونی چند نفر در طول تاریخ دچار خریت بودن؟ منم یکیش.تو هم ... خریت هم خوب و بد داره.خر خوب بودن هم هنریه!

- خر بودن برا آدم هیچ جورش خوب نیست.نمی خوام اینطور با امامم مواجه بشم

- برا آدم!
منم دوست ندارم ولی گفت در هر حال روتون رو از ما برنگردونین! این یعنی جلبک هم با همه جلبکی ش مث مروارید کف دریا زندگی میکنه!


برچسب‌ها: دل نوشته, پیامک, امام زمان, جنگ



به قلم "هدهد" در چهارشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۲ساعت 9:4  | 


 خودکفایی

 اكنون اگر دولت و ارتش كالاهای جهانخواران را خود تحریم كنند و به كوشش و سعی در راه ابتكار بیفزایند، امید است كه كشور خودكفا شود و از دریوزگی ازدشمن نجات یابد.

(بند "ل" وصیت نامه الهی سیاسی امام روح الله(ره)


برچسب‌ها: امام خمینی, ره, وصیتنامه, دولت



به قلم "هدهد" در چهارشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۲ساعت 8:0  | 


 سنگی که اوباما در چاه انداخت!

بحران سوریه که امروز مهمترین موضوع در محافل سیاسی و خبری جهان است ، به اندازه ای پیچیده شده است که کوچکترین رخداد در آن ، موجبات تغییر در رفتار طرفهای این درگیری را فراهم می سازد.جنگ داخلی سوریه که از مرز دو سالگی گذشته است ، اکنون دیگر یک درگیری سیاسی و مذهبی برای حکومت سوریه نیست ، بلکه به میدانی برای رویارویی "جبهه استکبار جهانی" ، با قدرتی جدید به نام "جبهه مقاومت اسلامی"  تبدیل شده است.

در چنین اوضاع پیچیده ای "باراک اوباما" رییس جمهور ایالات متحده امریکا در واکنش به استفاده از تسلیحات شیمیایی در سوریه ، با متهم کردن "بشار اسد" دولت وی را تهدید به حمله نظامی کرده است.این تهدید که اوباما آن را مجازات نظام حاکم سوریه و حمله ای محدو خوانده است ، با واکنش شدید روسیه و جمهوری اسلامی ایران مواجه شده است.حمله ای نظامی که گفته رسانه های وابسته به کاخ سفید ، باید 5شنبه هفته گذشته کلید می خورد.لکن پس از اعلام مواضع حامیان سوریه به ویژه ایران ، عطش امریکا و معارضین به سردی گرایید.بلافاصله نیز مجلس عوام انگلیس طرح حمله به سوریه را رد کرد و مخالفت ها با اقدام نظامی آغاز شد.اگرچه اوباما گفته بود که زمان مشخصی را برای حمله تعیین نکرده و بهرحال امریکا استفاده کننده از سلاح شیمیایی را مجازات خواهد کرد ، اما روند اقدامات او بیشتر به عقب نشینی گام به گام شباهت دارد.

مساله اصلی این است که اوباما با اعلام حمله قریب الوقوع به سوریه _حتی به تنهایی_ سنگی را در چاه انداخته است که تمامی عقلای غرب از بیرون کشیدن آن عاجزند.شاید اگر این اقدام نبود ، امریکا با ژست موجهی می توانست افکار عمومی را علیه بشار اسد بسیج کند و با تقویت جبهه مبارزان ، جنگ سوریه را فرسایشی کرده و در موقعیت مناسب برای تشکیل حکومت معارضین میانه رو ولو به صورت جدایی طلبانه ، تلاش نماید.

گاهی عجله کردن در تصمیم گیری درباره یک مساله زمان بیشتری برای حل آن می گیرد و این تهدید اوباما چنین است.اسقاط نظام سوریه حتی با حمله نظامی همه جانبه  چندان محتمل نیست چه رسد به حملات هوایی محدود.حتی به تعویق انداختن این حمله به بهانه تامین نظر کنگره ایالات متحده  _ که اقدامی کم سابقه است _ برای ایالات متحده هزینه هایی داشته و دارد.نا امیدی و سست شدن معارضین و شکست آنها در جبهه داخلی ، قدرت نمایی حامیان اسد به ویژه جمهوری اسلامی و اقدام گسترده دیپلماتیک علیه جنگ ، کمترین پیامد این تعویق و تاخیر است.همین تاخیر در حمله علی رغم پیامدهای منفی برای کاخ سفید ، می تواند علاوه بر همسو کردن کنگره ، قدرت دیپلماسی امریکا را که سوار بر موج جنگ روانی شده است ، بالا ببرد. هرچند تاکنون اقدام خاصی که به منزله دیپلماسی به جای جنگ باشد ، از سوی کاخ سفید مشاهده نشده است.لذا این تعویق بیشتر به منزله تردید یا پشیمانی اوباما تلقی می شود.بدیهی است سناریوی تعویق هرچه طولانی تر شود ، هزینه بیشتری برای امریکا دارد.

سناریوی تعویق نمی تواند طولانی شود و ممکن است با امریکا سیاست "فراموشی تدریجی" با ایجاد موضوعات جدید ، افکار عمومی را از حمله به سوریه منحرف و به طور کامل آن را از دستور کار خارج کند.اگر به هر دلیل اوباما از حمله نظامی صرف نظر کند _اگرچه بعید به نظر می رسد_ باز برای او دستاورد چندانی ندارد.علاوه بر اینکه وجهه اوباما و دمکراتها در امریکا تخریب می شود ، وجهه این کشور در دنیا نیز مخدوش و موقعیت اسراییل در منطقه به خطر می افتد.این در حالی است که موقعیت ایران و قدرت بازدارندگی اومنطقه و جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد.در این میان تنها برگ برنده اوباما با انصراف از جنگ ، ایجاد محیط مناسب برای مذاکره است.چرا که دولت جدید در ایران نیز به مذاکره تمایل نشان داده است.

طبیعتا مذاکره پس از عقب نشینی از تهدید مذاکره ای نیست که امریکا بدان علاقمند باشد.خوی استکباری ایالات متحده او را بر آن می دارد که از موضع اقتدارگرایی وارد مذاکره شود.لذا اوباما قصد دارد با جنگ محدود و تغییر موازنه در سوریه ، با قدرت بر سر میز مذاکره حاضر شود.امریکا که خود را رهبر جهان معرفی می کند به تعبیر " ریچارد هاس " رییس اندیشکده "شورای روابط خارجی" ایالات متحده امریکا ، ناگزیر از حمله به سوریه است.چرا که در غیر این صورت ادعای مجازات استفاده کنندگان از سلاح شیمیایی توسط امریکا ، بی اثر شده و حیثیت رهبری جهان و پلیس جامعه جهانی مخدوش می شود.

رژیم صهیونیستی و لابی صهیونیستی در کنگره با تاکید بر اینکه حفظ حیثیت امریکا به عنوان رهبر دنیا لازم است ، می توانند امریکا را متقاعد کنند که اقدام نظامی محدود ، علاوه بر نمایش قدرت ، موازنه را به نفع معارضین تغییر داده و دست کم می توانند مانع پیروزی اسد در جبهه داخلی شوند.حمله نظامی اگرچه در ظاهر می تواند راهکاری مفید باشد ، اما نقش بازیگرانی مثل جمهوری اسلامی ، حزب الله و تا حدودی روسیه در این راهکار دیده نشده است.

رژیم صهیونیستی تلاش می کند اوبامای مردد را قانع کند که ایران برخلاف مواضع تند خود ، عملا دست به مداخله نظامی نمی زند.گواه این امر هم مواضع ایران در قبال حمله به افغانستان و عراق است. حال آنکه مواضع ایران ابدا مشابه سال 2001 و 2003 میلادی نیست.بلکه به عکس ایران ، سوریه را در عمق اهداف استراتژیک خود می بیند و رسما علیه هرگونه اقدام نظامی هشدار می دهد.حتی با علم به این واکنش ، یاران کاخ سفید علی رغم نظر قریب به اتفاق تحلیل گران _که جنگ را جنگ جهانی سوم می دانند_ این درگیری را طولانی نمی دانند.بنابراین حمله نظامی بسیار محتمل است.

ناگفته پیداست که نتیجه این جنگ به سود امریکا و منافع او در منطقه نیست.پیروزی  ایالات متحده در جنگ آن هم در منطقه ای که مانند انبار باروت آماده شعله ور شدن است ، دور از ذهن است.بنابراین کم خطر ترین و معقولانه ترین کار ، دیپلماسی است.مابقی گزینه ها علاوه بر هزینه بر بودن ، به شکست نزدیک ترند.سنگی که اوباما در چاه انداخت راهی به جز عقب نشینی و دیپلماسی ندارد.شواهد نشان می دهد در صورت بروز جنگ ، آغاز آن مقارن با پایان حضور امریکا در منطقه است.


برچسب‌ها: ایالات متحده, اوباما, سوریه, سیاسی



به قلم "هدهد" در یکشنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 10:27  | 


 بزرگترین قدرت جهان

وصیت من به ملتهای كشورهای اسلامی  است كه انتظار نداشته باشید كه از خارج كسی به شما در رسیدن به هدف كه آن اسلام و پیاده كردن احكام اسلام است كمك كند؛ خود باید به این امر حیاتی كه آزادی و استقلال را تحقق می‌بخشد قیام كنید. و علمای اعلام و خطبای محترم كشورهای اسلامی دولتها را دعوت كنند كه از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها كنند و با ملت خود تفاهم كنند؛ در این صورت پیروزی را در‌ ‌آغوش خواهند كشید. و نیز ملتها را دعوت به وحدت كنند؛ و از نژادپرستی كه مخالف دستور اسلام است بپرهیزند؛ و با برادران ایمانی خود در هر كشوری و با هر نژادی كه هستند دست‌ برادری دهند كه اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده. و اگر این برادری ایمانی با همت دولتها و ملتها و با تأیید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید كه بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشكیل می‌دهند. به امید روزی كه با خواست پروردگار عالم این برادری و برابری حاصل شود.

(بند "ی" وصیتنامه الهی سیاسی امام روح الله(ره))


برچسب‌ها: امام خمینی, وصیتنامه, کشورهای اسلامی, سیاسی



به قلم "هدهد" در شنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 14:38  | 


 حفظ استقلال

 وصیت من به وزرای خارجه در این زمان و زمانهای بعد آن است كه مسئولیت شما بسیار زیاد است، چه در اصلاح و تحول وزارتخانه و سفارتخانه‌ها؛ و چه در سیاست خارجی حفظ استقلال  و منافع كشور و روابط حسنه  با دولتهایی كه قصد دخالت در امور كشور ما را ندارند. و از هر امری كه شائبة وابستگی با همة ابعادی كه دارد به طور قاطع احتراز نمایید. و باید بدانید كه وابستگی در بعض امور هر چند ممكن است ظاهر فریبنده‌ای داشته باشد یا منفعت و فایده‌ای  در حال داشته باشد، لكن در نتیجه، ریشة كشور را به تباهی خواهد كشید و كوشش داشته باشید در بهتر كردن روابط با كشورهای اسلامی و در بیدار كردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد كنید كه خداوند با شماست.

(بند "ی" وصیت نامه الهی سیاسی امام روح الله (ره))


برچسب‌ها: امام خمینی, وصیتنامه, وزارت خارجه, سیاسی



به قلم "هدهد" در جمعه پانزدهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 14:33  | 


 تهدید نظامی سوریه ؛ بستری برای مذاکره  "برد - برد" با ایران

با پیروزی حسن روحانی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری اسلامی ایران و با اعلام "مشی اعتدالی" و "دیپلماسی حکمت آمیز" ، جبهه غرب و ایالات متحده امریکا به آینده روابط خود با ایران امیدوار شدند.

ایالات متحده امریکا که در واکنش به حادثه تسخیر لانه جاسوسی ، از 20فروردین 1359 (9آوریل 1980) روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرده بود ، چند سالی است که بر طبل مذاکره برای برقراری روابط با ایران می کوبد.در طرف ایرانی نیز از روزهای پس از دفاع مقدس و به خصوص در 16 سال اخیر، اقبال به مذاکره با امریکا در بعضی جریانات سیاسی ، برای حل و فصل اختلافات بیشتر شده است.

آنچه که احتمال بر سر یک میز نشستن ایران و امریکا را پس از 33 سال افزایش می دهد، نخست ؛ تغییر نگرش امریکاست.اگرچه نگرش "کارتر" در قطع ارتباط ، نگرشی تنبیهی و اقتدار گرایانه بود و با استقبال رهبر کبیر ایران مواجه شد ؛ لکن در سالهای اخیر به واسطه گسترش حوزه نفوذ ایران در منطقه ، گره خوردن سیاست خارجی ایالات متحده با خاورمیانه و همچنین شکست سیاست های خاورمیانه ای کاخ سفید ، نگرش تنبیهی و تحقیر آمیز سردمداران امریکا به پذیرش ایران به عنوان قدرت منطقه ای تغییر کرده است.نفس استقبال از مذاکره با ایران خود بیانگر این تغییر نگرش است.البته این تغییر نگرش الزاما به معنی تغییر رویکرد امریکا نیست.امریکا همچنان با تهدید و تحریم علیه ایران ، رویکرد استکباری خود را حفظ کرده است و پیش شرط هایی هم برای مذاکره تعیین می کند.

دیگر آنکه در ایران نیز به دلیل در حال توسعه بودن و عدم دسترسی به بازارهای جهانی که ناشی از تحریم است ، مذاکره و از سرگیری روابط به عنوان راهی موثر ، از سوی برخی جریانات تجویز می شود.علاوه بر این ، مذاکره به معنی به رسمیت شناختن حقوق ایران و به رسمیت شناخته شدن جایگاه ایران در منطقه و جهان است که به قدرت ایران می افزاید.

ورود روحانی به عنوان چهره ای معتدل از نظر غرب که سابقه مذاکرات هسته ای را نیز در کارنامه دارد و انتخاب ظریف به عنوان آشناترین دیپلمات ایرانی با مسائل ایالات متحده ، امیدها را در هر دو طرف ایرانی و امریکایی برای از سرگیری روابط دیپلماتیک افزایش داده است.

فارغ از صحیح یا ناصحیح بودن مذاکره ؛ آنچه که این روزها مذاکره با امریکا را با چالشی جدی مواجه کرده است ، حوادث سوریه است.موضع دفاعی جمهوری اسلامی ایران از دولت بشار اسد به عنوان یاریگر اصلی محور مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی ، مورد اعتراض ایالات متحده به عنوان بزرگترین متحد این رژیم و حامی معارضین سوری است.این تقابل زمانی پررنگ تر می شود که ایالات متحده خود را در جنگ نیابتی (Proxy War) شکست خورده دیده است.تهدید اوباما به حمله مستقیم نظامی به سوریه ، به بهانه استفاده ارتش از تسلیحات شیمیایی و موضع قاطع مقامات جمهوری اسلامی در حمایت از سوریه ، نشان دهنده دورتر شدن دو کشور از فضای مثبت برای مذاکره است.

به عقیده بسیاری از تحلیل گران اگرچه این تهدید تنها جنگ روانی است ، اما موضع رویارویی ایران را بر انگیخت و رسیدن به مذاکره را کمرنگ کرده است.اگر این تهدید واقعی باشد و ایالات متحده علی رغم کناره گیری متحد بزرگش "بریتانیا" ، دست به حمله هوایی و موشکی _هرچند به گفته اوباما محدود_ بزند ، جمهوری اسلامی نه تنها سکوت نخواهد کرد بلکه در صورت جدی بودن حمله ، مداخله مستقیم را نیز مد نظر قرار خواهد داد. بنابراین حمله امریکا به سوریه که به عقیده برخی از اندیشمندان می تواند جنگی جهانی را درپی داشته باشد ، نتیجه ای جز دور شدن ایران و امریکا از هم و منتفی شدن مذاکرات ندارد.مضافا اینکه آن جنگ ضربه سنگین و مهلکی به رژیم صهیونیستی نیز خواهد بود و امریکا بیش از پیش در منطقه تضعیف و جایگاه ایران پررنگ می شود.

اما به عقیده نگارنده ، همین تهدیدات _و نه حمله_ می تواند زمینه خوبی برای مذاکرات باشد و می تواند مذاکره "برد- برد" _ به تعبیر ظریف_ را در پی داشته باشد. در صورتی که تهدید اوباما عملی نشود ، برای رهایی از سرخوردگی ناشی از شکست در عملیات روانی و کاهش فشار افکار عمومی ، پیشنهاد کاخ سفید برای حل دیپلماتیک مساله با ورود مستقیم ایران و امریکا ، محتمل خواهد بود. این پیشنهاد علاوه بر ژست صلح طلبانه ، ایران را نیز به نشستن پشت میز مذاکره ترغیب خواهد کرد.در واقع اگر خردمندان امریکایی به چنین اقدامی دست بزنند و از جنگ افروزی صرف نظر کنند ، گام مثبتی برای حل بحران های امریکا در منطقه برداشته اند.کوتاه سخن آنکه اگر اوباما افکار رادیکالی و جنگ طلبانه را کنار بگذارد ، علاوه بر اینکه می تواند از یک جنگ فرامنطقه ای جلوگیری کند ، می تواند امتیاز مثبتی در بازی "برد – برد" مذاکره با ایران برای خود ذخیره کند.


برچسب‌ها: جمهوری اسلامی, تحلیل, ایالات متحده, مذاکره



به قلم "هدهد" در یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 11:51  | 


 راه نجات

از توطئه‌های بزرگ آنان [دشمنان]، چنانچه اشاره شد و كراراً تذكر داده‌ام، به دست گرفتن مراكز تعلیم و تربیت خصوصاً دانشگاهها است كه مقدرات كشورها در دست محصولات آنها است...و اما در دانشگاه  نقشه آن است كه جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف كنند و به سوی شرق یا غرب بكشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و برسرنوشت كشورها حكومت دهند تا به دست آنها هرچه می‌خواهند انجام دهند. اینان كشور را به غارتزدگی و غربزدگی بكشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شكست قادر بر جلوگیری نباشد. و این بهترین راه است برای عقب ‌نگهداشتن و غارت كردن كشورهای تحت سلطه، ‌زیرا برای ابرقدرتها بی‌زحمت و بی‌خرج و در جوامع ملی بی سر و صدا، هرچه هست به جیب آنان می‌ریزد... هرجا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن كوشیم. و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پر توان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد كه نجات دانشگاه از انحراف، نجات كشور وملت است.

(بند "و" وصیت نامه الهی_سیاسی امام روح الله (ره))


برچسب‌ها: امام خمینی, ره, وصیتنامه, دانشگاه



به قلم "هدهد" در شنبه نهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 13:5  | 


 ...مُهر بر لب زده

آدمی که بعد مدتها می خواهد بنویسد مثل آدمی است که مدتی حرف نزده و صدایش گرفته.حالا ماجرای ما هم همین است.نه اینکه دهانمان بسته باشد.نه اینکه دهانمان را بسته باشند.دهانمان را بسته ایم.بسته ایم تا نگویند عجله می کنید.تا نگویند زود قضاوت می کنید.تا نشویم مثل خودشان که شیرینی هایمان را هر از گاهی تلخ می کنند.همین روزها را هم با همه ترش و شیرین هایش تلخ می نویسند.همانان که تلخی آفریدند و امروز پرچمدار شکرخایی اند.

دهانمان را بسته ایم چون امید داریم به شیرینی.چون این بار پیش از غبار ، ابرها را دعوت می کنیم تا ببارند.وقتش که برسد سرود باران می خوانیم.این بار نخوابیده ایم.خاموش نیستیم.ساکت نیستیم.فقط دهانمان را بسته ایم که متهم نباشیم.شاید دهانمان بسته باشد اما افکارمان باز و روشن است.

دهانمان را بسته ایم تا چشم و دلمان باز باشد!


برچسب‌ها: سیاسی, سکوت, امید, شیرین



به قلم "هدهد" در جمعه یکم شهریور ۱۳۹۲ساعت 0:57  |