گیج نباش!

همه خوشحالیم! انگار استخوان در گلویمان گیر کرده بود.بعضی به سختی تحمل می کردند و بعضی از روی اینکه "حالا بخاطر آقا تحمل می کنیم.حتما حکمتی دارد"! و حالا هم که مجوز صادر شد همه با هم پریدیم بالا و از شوق در پوست خود نمی گنجیم.بعد هم هی این طرف و آن طرف تحلیل می کنیم و خردمندانه بودن این تصمیم را از ظن خود تحلیل می کنیم! یعنی آقا واقعا مجوز داده تا ما بر سر میز با شیطان مذاکره کنیم؟! مگر خود ایشان همین چند ماه قبل یعنی بهمن سال گذشته نفرموده بودند امریکایی ها می خواهند با نشاندن ما بر سر میز مذاکره به همه بگویند که آنچه انقلاب اسلامی شعارش را می داد پوچ بود و انقلاب اسلامی از شعارهایش برگشت؟ مگر علت مخالفت با مذاکره سوء استفاده غرب نبود؟مگر دعوای ما دعوای مبنایی نبود؟

ای بابا! بس کنید.حالا مگر نرمش قهرمانانه الزاما به معنی مذاکره است؟  اصلا مگر شما آقا را حکیم و فرزانه نمی دانید؟ آری حکیم و فرزانه است.ولی من گم شده ام. نمی دانم چرا فکر می کنم این شبیه همان جام زهر است!جریان تحمیل گری که فتنه صفین را براه انداخت و امام (ره) را مجبور کرد جام زهر را سر بکشد! همان جریان تحمیل گری که چند سال قبل به آقا پیشنهاد کرده بود جام زهر مذاکره با امریکا را ! حالا همان ها که اطراف دولت می چرخند... نمی دانم.

نمی دانم چرا به این فکر می کنم که چرا اینها را آقا در جمع پاسداران انقلاب اسلامی فرمودند؟چرا مدام از نرمش قهرمانانه و از ارزشهای سپاه می گویند؟ چرا اشاره کردند به اصطلاح "نرمش قهرمانانه" ای که سالها پیش خودشان درباره "صلح امام مجتبی(ع)" طرح کرده بودند؟ و هیچ قضاوتی نمی کنم چون نمی دانم این به معنی فرار سرداران دیپلماسی به سمت معاویه است یا آن قدر آقا تنهاست که مجبور می شود جام زهر را سر بکشد یا کسی عمق سیاست خارجی انقلاب اسلامی را نمی فهمد یا هنوز عده ای ساده لوحانه به دشمن می نگرند یا...نمی دانم.

شاید هم من داریم اشتباه می کنم.و ای کاش اشتباه کنم.نمی دانم خوابم یا بیدار.نمی دانم همه ما خوابیم یا بیدار! می ارزد؟ نمیدانم.من دیپلمات نیستم! کاش انقلابی بودم." تا تَظلمون و لا تُظلمون"! شاید هم باید صبر کنیم.آری آقا که اشتباه نمی کند.ما آماده می ایستیم پشت دیپلماسی نرمش قهرمانانه.ما می ایستیم و اگر دشمن رندی کرد مچش را خواهیم گرفت و اگر کشتی گیر ما رو دست خورد کمکش می کنیم تا بداند با حکمت و منطق نمی توان دشمنی را که "زبان منطق نمی فهمد" رام کرد.

و دعا می کنم برای دشمن که کار به "ما" نیفتد.چون ما از جنس دیپلماسی نیستیم؛ از جنس انقلابیم!


برچسب‌ها: امام خامنه ای, سیاسی, جمهوری اسلامی, امریکا



به قلم "هدهد" در شنبه سی ام شهریور ۱۳۹۲ساعت 13:53  | 


 هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست!

رهبر انقلاب در دیدار شب گذشته با مسئولان و کارگزاران نظام تاکید کردند:

در تعامل با دنیا، نباید عملکرد دشمنان خود را از یاد ببریم حتی اگر بنابر مصالحی، آن را به روی او نیاوریم.


برچسب‌ها: امام خامنه ای, سیاسی, دشمن, راهبرد



به قلم "هدهد" در دوشنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۲ساعت 1:5  | 


 شیطان اکبر یا 2+6 ؟!

روزهای آخر دولت احمدی نژاد یکی پس از دیگری می گذرند و دولت جدید و دولتیان جدید خود را آماده می کنند تا برای خدمت به مردم بر اریکه قدرت تکیه بزنند.تصویری که امروز مردم از دولت 8ساله احمدی نژاد دارند تصویری نه چندان زیباست. تصویری که به عقیده نگارنده بخشی از آن حقیقت ماجراست و بخش دیگر تصویرسازی دیگران است.

آنچه که امروز و به خصوص در ایام انتخابات و پس از آن ، درباره دولتهای نهم و دهم در افکار عمومی ترسیم می شود چنین است: 

تورم بالای 30 درصد و کاهش قدرت خرید، عدم ثبات در قیمت ها و تغییرات آنی ، تغییرات گسترده در مدیران و عدم مدیریت پایدار و کارآمد ، دوری از اخلاق و کشاندن اختلافات قوا به میان مردم ، عدم تحقق وعده های دولت ، ضعف تصمیم گیری هوشمند درباره مسایل اقتصادی ، نبود برنامه فرهنگی و اجتماعی صحیح، اقتدارگرایی و عدم انتقاد پذیری ، ارتباط با حلقه های فکری منحرف و میدان دادن به آنها ، دشمن سازی در جهان ، عدم ولایت پذیری و عدول از خط مشی رهبری و چه و چه مسایلی است که شاهدی بر ادعای فساد و بی کفایتی دولت احمدی نژاد است.

جالب اینجاست که این ادعاها گاهی از سوی دوستان و بیشتر از اردوگاه دشمنان و بسیاری از سوی مخالفین دولت مطرح می شود.

با نگاهی به عملکرد دولت در بادی امر این مسایل تایید می شود.آری تمامی این اتهامات صحت دارد و دولت باید نسبت به این وضعیت پاسخگو باشد.اما حرف در اینجاست که آیا "شیطان اکبر" ساختن از احمدی نژاد کار درستی است؟ آیا در تمام طول این 8سال ما شاهد همین وضعیتی بودیم که اکنون در آن به سر می بریم؟ آیا سال 88 مردم با حضور بی سابقه خود در انتخابات ریاست جمهوری به احمدی نژادی رای دادند که از نظرشان بی کفایت و فاسد الاخلاق بود؟

حال اگر با کمی دقت نظر این 8سال را مرور کنیم خواهیم دید که اوضاع به این اندازه ای که توصیف می شود رقّت بار نبوده است.هرچند این بنده قایل به این هستم که اوضاع کنونی شایسته مسلمان ایرانی نیست لکن وقتی به اوضاع نگاه می کنم آن را فلاکت بار تر از بسیاری از مقاطع پس از انقلاب اسلامی نمی بینم.

احمدی نژاد و دولتش به تمامی اتهاماتی که مطرح شد متهم اند لکن نه در طول 8سال بلکه در دو سال اخیر مشکلات دولت را دستپاچه و آن را دور زده است.به عقیده نگارنده باید دوره احمدی نژاد را نه 8سال بلکه 2+6 سال تلقی کرد.به این معنی که در 6سال دولتی کار آمد و بی نظیر در طول دوران پس از انقلاب مصادر امور را در دست داشت.لکن به واسطه حوادثی که به مرور رخ داد این جریان عوض شد و احمدی نژاد در سراشیبی سقوط به سمت کاهش محبوبیت قرار گرفت.حتی اگر دوره احمدی نژاد را به زعم بعضی از بزرگواران 4+4 نیز بدانیم به انصاف نزدیک تریم تا آن که تمام 8سال را دوران تاریک و سیاه قلمداد کنیم.

روی اصلی این نوشته با دوستان است که در خاکستری که بر سر احمدی نژاد ریخته می شد دمیده اند.نقد باید کرد، احمدی نژاد خطاهایی را امرتکب نشد که بی سابقه باشد بلکه از او و دولتش انتظار نمی رفت.نگاهی به تاریخ نه چندان دور که حتی هم سالان حقیر نیز نه از روی کتاب ها ، که با رجوع به خاطراتشان به یاد خواهند آورد ، نشان می دهد احمدی نژاد رییس جمهوری بی کفایت نبود بلکه حمدی نژاد با بی مهری دوستان و سنگ اندازی مخالفین و توطئه دشمنان مواجه شد و تنها اشکال او ناتوانی در تدبیر امور در دوسال پایانی دولتش بود.

اگر احمدی نژاد با تورم بالای 30 درصد از پاستور خارج می شود ، آقای هاشمی رفسنجانی با تورم نزدیک به 50 درصد از قدرت کناره گرفت.اگر تغییر قیمت ها امروز رنج آور است در دوره به اصطلاح سازندگی بسیاری از مردم برای تامین حداقل های زندگی با مشکل مواجه بودند.

اگر تغییرات مسئولان در دولت احمدی نژاد قبیح است جابجایی اتوبوسی در ابتدای دولت اصلاحات نیز مذموم است.

اگر احمدی نژاد متهم به دوری از اخلاق و کشاندن اختلافات قوا به میان مردم است ، مجلس ششم و درگیری اصلاح طلبان با یکدیگر و اعتصاب و ضد و خورد ها و یا متهم کردن وزارت اطلاعات به قتل های زنجیره ای فراموش نشده است.

اگر عدم تحقق وعده های دولت مورد انتقاد است پس پروژه های 18 تا 20 ساله متعلق به کدام دولت هاست؟

اگر هوشمندی در تصمیم گیری های اقتصادی دولت احمدی نژاد دیده نمی شد ،تعدیل دلار و به سخره گرفتن اقتصاد بدون نفت، نشان از هوشمندی است؟

اگر برنامه نداشتن احمدی نژاد در مسایل فرهنگی و اجتماعی ضعف اوست ، تخریب بنیانهای فرهنگی ملی و اسلامی و افتخار به آن در دوره اصلاحات و زیر سوال بردن تمام ارزشها در آن دوران را چه می توان دانست؟

اگر اقتدار گرایی و عدم انتقاد پذیری در این دولت بیداد می کرد ، پیشنهاد مادام العمر یا سه دوره ای کردن ریاست جمهوری در انتهای دولت هاشمی و یا برخورد شدید با معدود روزنامه های منتقد دولت ، چه بود؟

اگر احمدی نژاد با حلقه ای کوچک در حد چند نفر که انحرافشان روشن است کشور را اداره می کرد ، مهم ترین مراکز دولت اصلاحات در دست حلقه های سکولار پروری نظیر حلقه 106 نفری کیان بود.و چه می توان گفت درباره تشکیل حزب دولتی کارگزاران در دولت سازندگی و حزب مشارکت در دولت اصلاحات که رهبری با آن شدیدا مخالف بودند؟!

اگر دشمن سازی در دوران احمدی نژاد بوده است (حال آنکه اقدامات اولیه او بر مبنای گفتمان اصیل انقلاب بوده است) و اجلاس جنبش عدم تعهد بی ارزش تلقی می شود ، دوستی با جهان دولت سازندگی که ما را مقروض بین المللی کرد چه حاصلی داشت؟ یا گفتگوی تمدن های خاتمی که به ادعای خودشان مانع دشمن سازی بود چرا ایران را در چشم دیگران تبدیل به محور شرارت کرد؟!

اگر احمدی نژاد از خط مشی رهبری فاصله گرفت بهتر از آن است که سیاست های رهبری درباره کشور مورد تمسخر قرار گیرد و به فراموشی سپرده شود و سالها بعد اثر این بی توجهی گریبان مردم را بگیرد.بهتر از آن است که با وقاحت تمام لوایح دوقلو در مجلس و دولت اصلاحات تصویب شود.

تنها حرف در اینجاست که از احمدی نژاد انتظار نمی رفت که اینگونه عمل کند.کسی که با شعار های انقلابی شروع کرد و در میانه راه شعور انقلابی را گم کرد.هرچند مهمترین نقد به احمدی نژاد در حوزه اقتصادی است ولی نباید فراموش کرد که احمدی نژاد با هدفمندی یارانه ها کاری را کرد که سایر دولتها به ضرورت آن معترف بودند و از اجرایی کردن آن ناتوان بودند.همه از دست زدن به چنین عملیات شهادت طلبانه ای بیمناک بودند.

هنوز دوستان دولتهای قبل از احمدی نژاد، بر سر کار نیامده ، بازار با کاهش قیمت مواجه شده است.البته این مساله جای تاملی دردناک دارد.ولی باید صبر کرد و دید آیا دولت روحانی امتداد دولت های هاشمی و خاتمی است؟ یا حقیقتا با حزبی که به دولت نرسیده تشکیل داده است به دنبال "اعتدال و عقلانیت" است؟

دولت روحانی اگر اینگونه که از همین ابتدا پیداست ، خلف راستین دولت های سازندگی و تا حدودی اصلاحات باشد ، نه تنها کمتر از احمدی نژاد نخواهد بود بلکه با توجه به بالا رفتن سطح انتظارات مردم و هوشیاری و بصیرت سیاسی آنان ، دچار شکست سختی خواهد شد.

با این امید که هرکس در مصدر امور قرار می گیرد موجب اعتلای نظام اسلامی و ملت شریف ایران باشد.

    


برچسب‌ها: سیاسی, احمدی نژاد, روحانی, امام خامنه ای



به قلم "هدهد" در سه شنبه چهارم تیر ۱۳۹۲ساعت 0:45  | 


 گام نخست برای فتنه 92 !

سخنان امروز احمدی نژاد در صحن علنی مجلس را می توان نخستین گام برای فتنه 92 ارزیابی کرد.قبل از ورود به اثرات اتفاقات امروز بهارستان ، متذکر می شوم که طرح موضوع فتنه 92 به این معنی نیست که پس از هر انتخابی در کشور فتنه ای نیز رخ می دهد؛ لکن اتفاقات چندماهه اخیر نشان دهنده برنامه ریزی مخالفین نظام اسلامی برای ضربه زدن به انقلاب است.در حالی که هنوز زخم های فتنه 88 التیام نیافته و ابهاماتی درباره آن در افکار عمومی وجود دارد ، ایجاد یک فتنه دیگر می تواند موقعیت ایران مقتدر را در داخل و خارج متزلزل کند.

دامن زدن به اختلافات در سطح کلان کشور در این مقطع حساس می تواند پاشنه آشیل اقتدار نظام باشد.اصل وحدت که اساسی ترین اصل در اندیشه سیاسی اسلام و توصیه مداوم رهبران انقلاب بوده و هست ، امروز در مجلس زیر سوال رفت.

مطرح شدن ارتباط میان مرتضوی و برادر لاریجانی در جلسه ای که هیچ ارتباطی با مساله مفاسد اقتصادی ندارد ، عجیب و قابل تامل است.دخالتهای اخیر مجلس در کارهای دولت مورد انتقاد است و در جایگاه کارشناسی باید بررسی شود لکن طرح استیضاح وزیر کار که آشکارا سیاسی است ، می تواند مقدمه ای برای بیرون کشیدن آتش زیر خاکستر باشد.در حالی که کشور دست به گریبان مشکلات عدیده اقتصادی است ، طرح موارد اختلافی چیزی جز خیانت تلقی نمی شود.

اما از همه اینها خیانت بار تر ، حرفهای احمدی نژاد در این جلسه بود.مطرح کردن فیلم 25 دقیقه ای از صحبتهای فاضل لاریجانی با مرتضوی در جلسه استیضاح وزیر چه معنی ای دارد؟مگر مجلس خانه پدری لاریجانی است که برای شکایت از برادرش به آنجا بروند و یا برادر لاریجانی نماینده اعمال و رفتار اوست؟به فرض هم در این جریان خود رییس مجلس هم مقصر باشد ، مگر صحن علنی مجلس جای گروکشی است؟هرچیز راه قانونی خود را دارد.هرچند این ضبط کردن صوت و تصویر افراد و افشای آن در معرض انظار عمومی برای کسب امتیاز ، کار قبیحی است ؛ کشاندن اختلافات شخصی ، سلیقه ای ، سیاسی و حتی کاری در این موضع حساس به میان مردم قبیح تر از آن است.

درحالی که به دلیل نارضایتی های عمومی از گرانی ها ، شرایط عمومی کشور نامتعادل است و در آستانه انتخابات 92 طرح این مسایل می تواند به بی اعتمادی مردم به مسئولین و در نتیجه نظام منجر شود.حضور کمرنگ مردم در انتخابات 92 می تواند یکی از پیامد های تداوم این اختلافات باشد.از طرفی باز شدن باب اتهام زنی و افشاگری های چهره های سیاسی علیه یکدیگر نیز به این بی اعتمادی دامن می زند.

اضافه کنید این بی اعتمادی ها را به جشن و پایکوبی رسانه های غربی از اتفاقات و اختلافات آن هم در شرایط بحرانی بین المللی.در حالی که منطقه بیداری اسلامی و سوریه درگیر مسایل امنیتی داخلی اند و نیازمند کمک های سیاسی و دیپلماتیک ایران و در آستانه مذاکرات 1+5 ، طرح این مسایل به نفع چه کسانی است؟از طرح این اختلافات عده ای برای انتخابات سود می برند.عده ای از طریق مظلوم نمایی و عده ای از طریق افشاگری! فتنه گران نیز با این اتفاقات خود را محق در انتخابات 88 بر می شمرند.دشمنان خارجی نیز آن را چماق می کنند و می گویند این همان احمدی نژادی است که هالوکاست را زیر سوال برده است؛او اکنون در مقابل جمهوری اسلامی ایستاده است.

دشمنان با این کار ادعا خواهند کرد که نظام اسلامی ایران در برابر همه رییس جمهورهایش ایستاده و آنها را مخالف خود می کند.اینها تنها گوشه از اثرات منفی ای است که این فتنه می تواند به آن دامن بزند و نظام را با هزینه های سنگین تر از فتنه 88 مواجه کند.

یادمان نرود که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به این مضمون فرمود هرگاه استکبار از شما تعریف کرد بدانید حتما خطایی کرده اید.

یادمان نرود که همین چند روز پیش امام خامنه ای (حفظه الله تعالی) فرمودند:«يكي از راه ها، ايجاد وحدت است. اختلافات مضر است. هم اختلافات بين مسئولين مضر است؛ هم بدتر از آن، كشاندن اختلاف ميان مردم مضر است. اين را من به مسئولين، به رؤساي محترم هشدار مي دهم. من از رؤساي قوا حمايت كردم، باز هم حمايت مي كنم- مسئولند، بايد كمكشان كرد- اما به آنها هشدار مي دهم... البته اختلاف نظر، فراوان است؛ هيچ اشكالي هم ندارد- دو نفر مسئولند، رفيقند، اختلاف نظر هم دارند؛ هميشه هم بوده است- اما اختلاف نظر نبايد به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهاي گوناگون، به اختلاف علني، به گريبانگيري، به مچ گيري منتهي شود... اختلافات را نبايد علني كرد؛ اختلافات را نبايد به مردم كشاند؛ احساسات مردم را نبايد در جهت ايجاد اختلاف تحريك كرد. از امروز تا روز انتخابات، هر كس احساسات مردم را در جهت ايجاد اختلاف به كار بگيرد، قطعاً به كشور خيانت كرده».


برچسب‌ها: امام خامنه ای, فتنه, احمدی نژاد, لاریجانی



به قلم "هدهد" در یکشنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۱ساعت 20:6  | 


 تالار اندیشه (10)/1

چرا توی ایران به جای شناساندن ایشان (کوروش) و اهدافشان به گونه ای دیگر جلوی ترویج نام کوروش و افکار او را می گیرند آیا این حرکت باعث ایجاد تنش نمی شود؟

پاسخ سوال شما در یک جمله قابل ارایه بود لکن چیزی که بنده می خواهم بگویم با استفاده از این سوال ، سبب شد که یک مطلب مجزا برای این موضوع باز کنم.البته متذکر شوم که بنده از سوالات اینگونه ای از هر دوستی استقبال می کنم زیرا زمینه رشد فکری را برای خود بنده هم فراهم می کند.به همین منظور از دوست پرسشگرمان تشکر می کنم.

اینکه در ایران چرا این اتفاق نیفتاده و عده ای به هر دلیل مانع از شناساندن این شخصیت عظیم می شوند ، دقیقا اعتراضی است که ما نیز به جامعه مدیران فرهنگی خود داریم.رهبر انقلاب در سفر چند سال پیش خود به استان فارس از جمله نکاتی که ذکر فرمودند همین بزرگداشت و یادمان سازی برای حوادث و بزرگمردی های باستان ایران است.البته نباید فراموش کرد که اگر عده ای به دلایل سیاسی در صدد باشند که از ایران باستان و شخصیتی مث کوروش ابزاری برای نفی دین و جایگزینی چنین شخصیت هایی با شخصیت های بزرگ عالم اسلام ، بسازند ،آنگاه است که باید دید تا چه حد طرح شخصیت ها و حوادث تاریخی کمک به اعتماد بنفس ملی می کند و تا چه حد مضر به حال مردم است.

گرایش به باستان گرایی ایرانی از جمله مسایلی است که از آغاز دوره روشنفکری در ایران رشد کرد و پیش از آن چندان به آن پرداخته نمی شد.این موضوع که در مقابل دین حرف از ایرانیت و باستان گرایی زده می شود ، خیانت بزرگی است.بنابراین نباید در چنین مواردی افراط کرد.مثلا داستانهایی درباره کوروش و سایر تمدن باستانی ایران گفته می شود که یا اساسا واقعیت ندارد یا گمانه مورخان است.نباید بدون استناد تاریخی حرفی زد.

ما همانطور که به کوروش و سایر بزرگان ایران باستان افتخار می کنیم ، قایل به این هستیم که هرچیز به اندازه باید مورد توجه قرار گیرد.نه کم و نه زیاد.

اما نکته بسیار ریزی که ما در تبیین اندیشه دینی و اسلامی و بلکه هر اندیشه ای باید آن را مورد مداقه قرار دهیم آن است که به جای پرداختن به مصادیق به سراغ مفاهیم برویم و به جای پرداختن به ظواهر و رفتار ها به مبانی و معیار ها بپردازیم.

اینکه عده ای رفتارشان چنین و چنان است را نباید پای اندیشه ای که آنان خود را به آن وابسته می دانند دانست.همانطور که ما رفتار مسیحیان را هیچگاه پای آموزه های مسیح (ع) نمی گذاریم ، رفتار مسلمانان دلیل بر تایید آن رفتار توسط اسلام نیست.در طول تاریخ هیچگاه دیده نشد که جامعه مسلمین تماما به دستورات اسلام عمل کرده باشند.حتی در اندیشه انقلاب اسلامی نیز اگر بنگریم، نمی توانیم رفتار غلط و سوء مدیران نظام را به پای اندیشه ناب ولایت فقیه گذاشت.چرا؟ چون مبانی اندیشه نظا اسلامی با عملکرد برخی از عناصر این کشور در تضاد است.البته من منکر نمی شوم که مردم از روی ظواهر قضاوت می کنند.لکن اگر مردم بخواهند با فکر و اندیشه قضاوت و عمل کنند و از مرتبه متعالی تر از عوامی گری به موضوع بپردازند ، قطعا رفتار مدیران را به پای نظام و اسلام نمی نویسند.

بنابراین هر اندیشه ای را باید از منابعی که آن اندیشه توصیه می کند گرفت و نه از کسانی که آن را پذیرفته اند.لذا امیرالمومنین (ع) می فرمایند:«اعرف الحق واعرف اهله».


برچسب‌ها: تالار اندیشه, کوروش, امیرالمومنین, امام خامنه ای



به قلم "هدهد" در سه شنبه سوم بهمن ۱۳۹۱ساعت 10:26  | 


 پرواز به ثریا!

یادم می آید سال 1385 بود که برای اولین بار امام خامنه ای (حفظه الله) در جریان دیدار با دانشگاهیان نکته جالبی را ذکر کردند.اینکه ایران باید تبدیل به قطب علمی جهان شود، چنانکه اگر کسی خواست به منابع اصلی علمی رجوع کند ، مجبور باشد زبان فارسی را بیاموزد.امروز نیز حضرت ایشان در دیدار با مردم شریف اسفراین این مساله را مجددا مطرح فرمودند.این حاکی از اهمیت این موضوع و عزم رهبر عظیم الشان برای نیل به این هدف بزرگ است.

شاید در بادی امر این استراتژی بسیار خام به نظر برسد.مخصوصا اگر بدانیم که 6 سال پیش که حضرت ایشان این موضوع را طرح کرده اند رسیدن به این جایگاه را تا 50 سال آینده در نظر گرفتند.اما اگر کمی تامل کنیم و زوایا و خفایای این مساله را بررسی کنیم شاید ما هم با امام (مدظله العالی) هم نظر باشیم.

سرعت رشد علمی  ایران در ده سال گذشته بالاترین سرعت رشد علمی در جهان و 11 برابر متوسط جهانی است و این نشان دهنده ثبات در کشور است.جریان علمی در مراکز علمی و دانشگاهها و تلاش برای کسب علم  و بالاتر از آن تولید علم به وضوح در حال همه گیر شدن است.البته به عقیده نگارنده افزایش دانشجو دلیل بر رشد جریان علمی در کشور نیست.چراکه عملا همه کسانی که وارد دانشگاه می شوند در جریان تولید علم قرار نمی گیرند.بلکه این رشد ارائه مقالات و یافته های علمی در بسیاری از رشته های علوم که هر روز بیشتر و بیشتر می شود است که نشان از ظرفیت بالای جوانان و دانشمندان دارد.

حال که این رشد سریع علم را در کشور به همت جوانان و دانشمندان شاهد هستیم این سوال مطرح می شود که آیا نظام علمی کشور حقیقتا ظرفیت رسیدن به این جایگاه رفیع را دارد؟ پاسخ این است که خیر.درست است که علی رغم تمامی محدودیت ها و تحریم ها این حرکت پرشتاب علمی بی نظیر است لکن نباید فراموش کرد که مشکلات زیادی در نظام علمی کشور وجود دارد.

نظام آموزش و پرورش غیر کاربردی و غیر هدفمند ، کنکور ، نظام فرسوده آموزش عالی ، توجه به کمیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی به جای افزایش کیفیت پایان نامه ها ، توجه نکردن به کاربردی بودن مقالات و پژوهش ها ، عدم ارتباط درست و منطقی صنعت و دانشگاه و چه و چه تنها بخشی از اشکالات جریان علمی کشور از آموزش ابتدایی تا مقاطع بالاتر است.

بدیهی است زمانی می توانیم قطب علمی جهان باشیم که این نظام به طور یکپارچه اصلاح و با نظمی نوین و اسلامی طراحی شود.نظامی که شایستگی هدایت علمی دنیا را تا همیشه داشته باشد.لکن نیل به این هدف ممکن نیست مگر زمانی که جامعه علمی کشور به این باور برسد که نباید مبهوت و مقهور و مسحور رشد علمی غرب شود.دانشگاهیان ایرانی باید تجربیات غرب را سکویی برای پرش به قله های رفیع علمی بدانند و باور کنند که می توان از غرب هم بالاتر رفت.امروز نیازمند یک انقلاب علمی هستیم و تا به این باور نرسیدیم که علم غرب و روشهای علمی غربی وحی منزل نیست و می توان به بهتر از آن دست یافت ، قطعا دست یابی به آن جایگاه رفیع علمی غیر ممکن خواهد بود.

امروز فرمان جهاد علمی امام (حفظه الله تعالی) ترجمان  این جمله پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که فرمودند: «دانش اگر در ثریا هم باشد مردانی از سرزمین فارس بدان دست خواهند یافت».


برچسب‌ها: جهاد, علمی, امام خامنه ای, پیامبر



به قلم "هدهد" در یکشنبه سی ام مهر ۱۳۹۱ساعت 10:38  | 


 مروری بر نام گذاری های امام خامنه ای در 19 سال گذشته

سال

عنوان سال

1373

«وجدان کارى» و «انضباط اجتماعی»

1374

«انضباط اقتصادى و مالى»

1375

«کار سازنده»

1376

«صرفه جویی»

1377

«صرفه جویی»

1378

«امام خمینى قدسّ سرّه»

1379

«امام امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب علیه ‏السّلام»

1380

« اقتدار ملی و اشتغال آفرینی»

1381

«عزّت و افتخار حسینى»

1382

«نهضت خدمتگزارى»

1383

«پاسخگویى سه قوه به ملت ایران»

1384

«همبستگى ملى و مشارکت عمومى»

1385

«پیامبر اعظم(ص

1386

«اتحاد ملى و انسجام اسلامى»

1387

«نوآوری و شکوفایی»

1388

«اصلاح الگوى مصرف»

1389

«همت مضاعف و کار مضاعف»

1390

«جهادی اقتصادی»

1391

«تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه‌ ایرانى»

 


پی نوشت:

- چقدر عملی شده اند؟

- ما کجای کاریم؟


برچسب‌ها: نام گذاری سالها, سال نو, 1391, تولید ملی



به قلم "هدهد" در چهارشنبه دوم فروردین ۱۳۹۱ساعت 12:1  |