روزمره نویسی
امروز خیلی خسته بودم. با اینکه زمان زیادی در اداره نماندم اما حوصله بیشتر ماندن نداشتم. نمی دانم خستگی ام از دعوا و استرس پیش آمده بود یا آلودگی بی سابقه تهران؟ سر شب چیزی خوردم و خوابیدم. هنوز ده دقیقه شاید هم کمتر نخوابیده بودم که خواب ملایم تبدیل به کابوس شد. شاید همین بختک که می گویند. از خواب پریدم و به اطراف نگاه کردم. باز هم تنهایی.
نمی دانم چرا اینها را اینجا نوشتم. مدتی ست دلم میخواهد بنویسم. خیلی بنویسم.
برچسبها: روزمره_نویسی, آلودگی_هوا, تهران, نوشتن
به قلم "هدهد" در دوشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۸ساعت 19:27
|
