پرواز به ثریا!

یادم می آید سال 1385 بود که برای اولین بار امام خامنه ای (حفظه الله) در جریان دیدار با دانشگاهیان نکته جالبی را ذکر کردند.اینکه ایران باید تبدیل به قطب علمی جهان شود، چنانکه اگر کسی خواست به منابع اصلی علمی رجوع کند ، مجبور باشد زبان فارسی را بیاموزد.امروز نیز حضرت ایشان در دیدار با مردم شریف اسفراین این مساله را مجددا مطرح فرمودند.این حاکی از اهمیت این موضوع و عزم رهبر عظیم الشان برای نیل به این هدف بزرگ است.

شاید در بادی امر این استراتژی بسیار خام به نظر برسد.مخصوصا اگر بدانیم که 6 سال پیش که حضرت ایشان این موضوع را طرح کرده اند رسیدن به این جایگاه را تا 50 سال آینده در نظر گرفتند.اما اگر کمی تامل کنیم و زوایا و خفایای این مساله را بررسی کنیم شاید ما هم با امام (مدظله العالی) هم نظر باشیم.

سرعت رشد علمی  ایران در ده سال گذشته بالاترین سرعت رشد علمی در جهان و 11 برابر متوسط جهانی است و این نشان دهنده ثبات در کشور است.جریان علمی در مراکز علمی و دانشگاهها و تلاش برای کسب علم  و بالاتر از آن تولید علم به وضوح در حال همه گیر شدن است.البته به عقیده نگارنده افزایش دانشجو دلیل بر رشد جریان علمی در کشور نیست.چراکه عملا همه کسانی که وارد دانشگاه می شوند در جریان تولید علم قرار نمی گیرند.بلکه این رشد ارائه مقالات و یافته های علمی در بسیاری از رشته های علوم که هر روز بیشتر و بیشتر می شود است که نشان از ظرفیت بالای جوانان و دانشمندان دارد.

حال که این رشد سریع علم را در کشور به همت جوانان و دانشمندان شاهد هستیم این سوال مطرح می شود که آیا نظام علمی کشور حقیقتا ظرفیت رسیدن به این جایگاه رفیع را دارد؟ پاسخ این است که خیر.درست است که علی رغم تمامی محدودیت ها و تحریم ها این حرکت پرشتاب علمی بی نظیر است لکن نباید فراموش کرد که مشکلات زیادی در نظام علمی کشور وجود دارد.

نظام آموزش و پرورش غیر کاربردی و غیر هدفمند ، کنکور ، نظام فرسوده آموزش عالی ، توجه به کمیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی به جای افزایش کیفیت پایان نامه ها ، توجه نکردن به کاربردی بودن مقالات و پژوهش ها ، عدم ارتباط درست و منطقی صنعت و دانشگاه و چه و چه تنها بخشی از اشکالات جریان علمی کشور از آموزش ابتدایی تا مقاطع بالاتر است.

بدیهی است زمانی می توانیم قطب علمی جهان باشیم که این نظام به طور یکپارچه اصلاح و با نظمی نوین و اسلامی طراحی شود.نظامی که شایستگی هدایت علمی دنیا را تا همیشه داشته باشد.لکن نیل به این هدف ممکن نیست مگر زمانی که جامعه علمی کشور به این باور برسد که نباید مبهوت و مقهور و مسحور رشد علمی غرب شود.دانشگاهیان ایرانی باید تجربیات غرب را سکویی برای پرش به قله های رفیع علمی بدانند و باور کنند که می توان از غرب هم بالاتر رفت.امروز نیازمند یک انقلاب علمی هستیم و تا به این باور نرسیدیم که علم غرب و روشهای علمی غربی وحی منزل نیست و می توان به بهتر از آن دست یافت ، قطعا دست یابی به آن جایگاه رفیع علمی غیر ممکن خواهد بود.

امروز فرمان جهاد علمی امام (حفظه الله تعالی) ترجمان  این جمله پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که فرمودند: «دانش اگر در ثریا هم باشد مردانی از سرزمین فارس بدان دست خواهند یافت».


برچسب‌ها: جهاد, علمی, امام خامنه ای, پیامبر



به قلم "هدهد" در یکشنبه سی ام مهر ۱۳۹۱ساعت 10:38  | 


 حاج احمد سیفی هم از میان ما رفت!

"احمد سیفی از آزادگان غیور کشورمان که سال‌های بسیاری از عمر خود را در اردوگاه موصل چهار و در اردوگاه‌های دیگری در عراق سپری کرد به دلیل عوارض ناشی از شکنجه‌های دوران اسارت دار فانی را وداع گفت.

این آزاده سرافراز کشورمان روز گذشته در بیمارستان ساسان تهران به مقتدای خود،‌ امام، یار دیرینه‌اش در دوران اسارت، سید آزادگان و دیگر یاران و همرزمان شهیدش پیوست."

چند روز پیش که این خبر را دیدم خیلی متاثر شدم.متعجب شدم و متاسف.دنیای عجیبی است.یکی همنام خودت هست که مسیری را که ادعایش را داری رفته است و رسیده است.نمی شود خودت را جایش بگذاری.حتی نمی توانی قیاس کنی خود را با این بزرگمرد.

من کجا و او کجا! «صلاح کار کجا و من خراب کجا   ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا»

سالها برای اسلام جنگید.مانند رزمندگان دیگر  جهاد اکبر و اصغر را با هم گذراند و من برای اسلام حتی یک سیلی هم نخورده ام.او سالها در موصل چهار و تکریت یازده اسیر بود و آزاده شد.اما من هنوز اسیر نفسانیات خودمم.او سالها زخم و درد شکنجه ها را تحمل کرد و من... چه بگویم؟ قیاس من و او قیاس مع الفارق است.تنها دلخوشی ام این است که همنام او هستم.

"کمیلیان" بداند که استاد حقیقی همه ما این احمد سیفی است.اینها هستند که هنوز شناخته نشدند،حتی در میان ما که ادعای رهروی آنها را داریم.غریب و مظلوم مانده اند در کوچه های غربت و دلتنگی و بی مهری ما.چه زود فراموشمان شد "نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره به فراموشی سپرده شوند." اما کارهای به اصطلاح فرهنگی ما آن قدر سرگرممان کرد که فراموششان کردیم.راهیان نور رفتیم و شهید را در قلب پدرش تنها گذاشتیم تا سیاحت کنیم ؛نه زیارت!

احساس حقارت می کنم در برابر این بزرگمرد.من و امثال من فقط حرف می زنیم و ادعا داریم.مرد آن است که درد می کشد و دم بر نمی آورد، و از تمام وجودش برای حق مایه می گذارد.ما هم قرار بود نگذاریم این انقلاب به دست نا اهلان و نا محرمان بیفتد.قرار نبود "دلار" و "مرغ" ما را به انقلابی که هزاران احمد سیفی برای آن جان داده اند ، بد بین کند.حاج احمد ، شرمنده ام!

شادی روح شهید "حاج احمد سیفی" صلوات


پی نوشت:

آزاده حاج احمد سیفی 31 تیرماه امسال در بیمارستان ساسان تهران درگذشت و به جمع یاران شهیدش در بهشت زهرا پیوست و آسمانی شد.خداوند او را بر سفره حضرت زهرا (س) مهمان کند.و بر علو درجاتش بیفزاید.



برچسب‌ها: دل نوشته, حاج احمد, احمد سیفی, شهید



به قلم "هدهد" در شنبه پانزدهم مهر ۱۳۹۱ساعت 10:52  |